غمم عاشقان

نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند
مثل آسمانی که امشب می بارد....
و اینک باران
بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند
و چشمانم را نوازش می دهد
تا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کنم

تمام زندگی من

دوستت دارم

از کجاا آغاز کنم ؟بیان عشقی که گویای یک عشق و عظمت آن باشد .قصه ی عشقی

*

را که از دریا کهنسالتر و از اقیانوس ژرف تر و از آسمان زیباتر.

*

از کجاا بنویسم ؟

*

داستان شیرین دوستی ای را که مالامال صداقت است و اکنون به سپیدی اشک،اشکی

*

چون شمع ،شمعی چو نور، نوری چون ماه ، ماهی چون تو است.

 

زیبای من کویر تشنه ام،باران من باش

تعداد صفحات : 3
صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد